محصولات رایگان

بررسی بازی Trepang2

یه چیزی هست که وقتی نگاهش می‌کنی، حس می‌کنی یه جای کار میلنگه. انگار واقعیت رو گم کرده. خیلی عجیب و غریب به نظر می‌رسه، حتی ممکنه باعث بشه شک کنی که آیا همه‌چیز درست پیش می‌ره یا نه. چیزی که حتماً دنبال جلب توجه‌ته، ولی نه برای دلایل درست. ما معمولاً دنبال چیزای اصل هستیم. شرابی که مواد نگهدارنده نداره، کره‌ی واقعی به جای مارگارین. و توی طراحی‌هامون هم همین رو می‌خوایم: متن‌هایی که معنا دارن، افکاری که ارزش دارند، اطلاعاتی که خوندنشون واقعاً به درد بخوره.

حالا اگه یه شب بی‌حوصله بشی، فراموش کنی خرید کنی، و مجبور بشی یه تیکه پیتزای یخ‌زده بندازی توی فر، یا صبح قبل از دیدار با رئیس جدید با عجله یه لایه آرایش بزنی، اینا انتخاب‌های خودته، کاملاً قابل درک. اما نون و آب هر روزت چی؟ طراحی‌های اولیه، چیدمان‌ها، وایرفریم‌ها، آیا مشتری‌ها حاضرن با راه‌حل‌های ساده و سطحی رضایت بدن؟ در این صنعت، بزرگان به صراحت می‌گن: "لورم ایپسوم؟ هرگز! اون باید برای همیشه کنار گذاشته بشه."

اما من می‌گم صبر کن! شاید استفاده از لورم ایپسوم بد نباشه، شاید این متن‌های ساختگی صرفاً نشونه‌ای از یه مشکل بزرگتر باشن که باید بهش توجه کنیم.
همه‌چیز می‌تونه فراتر از یه متن الکی باشه. هر چیزی که روی صفحه می‌زنیم، در نهایت برای کلمه‌ها ساخته شده. کلمات که مسیر تجربه کاربری رو شکل میدن.

و در این مسیر، به طرز عجیبی، حتی یک متن ساده و ساختگی می‌تونه در خدمت طراحی باشه. حالا شاید یه سری تصویرسازی هم در این دنیا وجود داشته باشه. مثلا پوستر شخصیت‌های Secret Invasion که همین طور در دنیای دیجیتال جایی برای خودش داره.

همه‌چیز با یک متن شروع میشه. اما نه، این فقط یه متن ساده نیست. اینجا تو یه مجسمه‌ساز هستی که با کلمات کار می‌کنی. هر چیزی که غیرضروریه رو کنار می‌ذاری، تا فقط اصل مطلب بمونه. روشن می‌کنی، شفاف می‌سازی، ارزش اضافه می‌کنی، چون تو یه کارشناس محتوا هستی. کلمه‌ها برات مهمن.

طراحی هم مهمه، البته. خیلی هم مهمه. اما همیشه یه پله پایین‌تر از محتوا قرار می‌گیره. با این‌حال، هیچ وقت از "لورم ایپسوم" دست نمی‌کشی. چرا؟ چون این متن ساختگی همیشه جایی در جعبه ابزار کاربرهای وب داره. همیشه. گاهی چیزها پیش نمی‌روند اون‌طور که می‌خواهی، نه همیشه به ترتیب دلخواهت. حتی اگر بیشتر به استراتژی محتوا علاقه‌مندی تا طراحی، باز هم ممکنه از این متن‌های ساختگی چیزی پیدا کنی که ارزش داشته باشه. بله، همون dummy copy.

همیشه این بحث رو شنیدم که «لورم ایپسوم» در طراحی یا وایرفریم‌ها کارآمده چون کمک می‌کنه تا توجه روی چیدمان واقعی یا رنگ‌ها باشه.
اما چیزی که من رو آزار می‌ده اینه که داریم در مورد خلق تجربه کاربری حرف می‌زنیم. تجربه‌ای که در نهایت با کلمات هدایت میشه.
تمام ساختار صفحه، جریان اپلیکیشن، همه‌چیز برای کلمه‌هاست.

حالا فرض کن برعکس این رو هم بررسی کنیم. چطور می‌تونی محتوا رو بدون طراحی ارزیابی کنی؟
بدون تایپوگرافی، بدون رنگ، بدون چیدمان، بدون سبک؟ اون جزئیات ظریفی که نشون می‌دن اطلاعات چطور باید در ذهن کاربر مرتب بشه — سلسله‌مراتب، تأکید، اولویت‌ها، و همون نشانه‌های ریز که به‌طور بصری و احساسی به کاربر انتقال می‌ده.

و اگر نه؟ شاید یه راه دیگه هم وجود داشته باشه:
ایجاد ایستگاه‌ها، شبکه‌ها، فرآیندها، نقاط تقاطع بین محتوا و طراحی. بسته به وضعیت، ممکنه لازم باشه بیشتر روی طراحی تمرکز کنی یا محتوا.
و مهم‌ترین چیز اینه که بتونی زمان نیاز، دنده رو عوض کنی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *